دختر سیگار سیگار کشید و منتظر ماند تا دوستش برده را برای سرگرمی بیاورد. او آن مرد را مانند سگ مطیع ، با ماسک فیلم سینمایی سکسب روی سرش ، به روی زخم کشید. مجبور به لیسیدن پای دوست دخترش شد. وی دستور داد كه روی پشت خود دراز بكشد و دهان خود را باز كند و عوضی بلافاصله خاکسترها را درون آن كوبید. مرد را به پشت خود چرخاند و مهماندار او را به حالت نشسته درآورد. ورزش ها روی تخم های موزیکو پاشیده اند. با نقطه چربی روغن کاری کنید و با انگشتان دست او را در الاغ لعنتی کنید. او شروع به افزایش سرعت کرد و مشتی مقعدی برده ساخت. هر دو یک برده را مبتلا به سرطان می کردند و او با اطاعت صعود می کرد تا بیدمشک بیدمشک را بلوند کند. و دختر دوم از پشت به لگد زدن پشتش با دست ادامه داد. یک بار دیگر ، آنها با شلاق روی پشت ، مشت و پاشیدند و به من دستور دادند که پاهایم را لیس بزنم.