در استراحت در سونا ، زن در اتاق عیلم سکسب بخار بخار خوبی گرفت و آماده آب شیرین کردن در استخر شد. او شروع به بالا رفتن از پله ها کرد و با نگه داشتن نفس خود ، به آب پرید. از تغییر ناگهانی دما ، او با صدای بلند نفس کشید ، اما پس از کنار آمدن با سرماخوردگی ، زن چاق به خودش اجازه شنا داد و چندین بار در آب بالای شانه های خود فرو رفت. وقتی تمام بدن شل شد ، از آب خارج شد ، به طرف یک آینه بزرگ قدم زد و با نگاهی به انعکاس او ، شروع به تنظیم موهای خود کرد. او صورت خود را خیس کرد و هنگامی که با یک برس شروع به لمس پوست کرد ، یک لرز در بدنش جاری شد و کمی هیجان زده شد. نوک سینه هایش را نوازش کرد و با حوله خشک شد.