چیک خودش را در آینه عقب نگاه کرد و به طور اتفاقی داخل سپر عقب اتومبیل در جلوی او سوار شد. سه دوست پرخاشگر بودند ، آنها جبران خسارت می خواستند ، کلیدها را از ماشین گرفتند فول سکسب و با خود بردند. آنها ماشین خود را در صندلی عقب قرار دادند و پیاده شدند ، آن را به گاراژ آوردند و گفتند که او می تواند با آنها به طور عادی به آنها پرداخت کند ، اما رابطه جنسی با یک شریک به طور همزمان انجام می شود. آنها شروع به زبر كردن كردند ، آنها مقاومت او را درك نكردند ، تصميم گرفتند تمام بدهي ها را ببخشند و ببخشند. آنها پارچه ای را روی کف بتونی پخش کردند ، از آنها خواستند که بنشینند و شروع به کشیدن گونه او با سر خود کردند. آنها چهارگوش را روشن کردند و یک شخص نامشخص او را به داخل مقعد انداخت. او جای خود را به راننده داد ، یکی از اعضای آن ضخیم تر بود و از نفوذش الاغ شروع به کمی ترک خوردن کرد. بعد از اینکه هر سه در محل مقعد بودند ، برای دوستش یک نفوذ مضاعف کردند ، آنها را با اسپرم ضخیم پاشید و آرتم یک اتنوگراف را روی سینه های خود گذاشت.