مردی به همراه خود برای استراحت یک بطری براندی خوب و با ملاقات یک زن زیبا ، تصمیم گرفت یک عاشقانه تعطیلات را با او شروع کند و از او دعوت کرد که با هم بنوشیم و او را بهتر بشناسیم. پس از اولین شیشه شروع به لکه دار شدن کرد ، اما او پشتکار خودداری کرد. اما یک معشوق باتجربه فقط این رفتار را ملتهب می کرد ، او قصد نداشت به جایی برود و برعکس دستانش را رها می کند ، شروع به کوبیدن دست ها بر روی الاغ خود کرد و سپس کاملاً شوکه شد که آلت تناسلی خود را از شلوارش بیرون کشید و شروع به لرزیدن کرد. او را در مقابل او. او پستانک را روی مبل قرار داد ، پاهایش را پهن کرد و توانست بطور کلی کلیتوریس را ببوسد. من او را پایین آوردم و بی رحمانه یک دیک را در دهان خود انداختم ، اما او قاطعانه نمی خواست از دست دادن یک و تکیه داده به بالا ، دیک را به انتها پرتاب مجله سکسب کرد. بعد از اولین موج لعنتی ، فاحشه توانست استراحت کند ، دیگر مقاومت نکرد وقتی مرد یک بار دیگر کوونی را انجام داد ، خود را به سرطان مبتلا کرد و وقتی خروس آمد ، تصمیم گرفت با دست خود آن را بگیرد.