دور کردن سریع دختر غیرممکن بود ، همه عجله داشتند ، فقط یکی از آنها موافقت کرد شماره او را در تلفن اریک بگذارد و برای کار در تئاتر رفت. پس از آزادی او ، ما به دنبال مورد بعدی رفتیم و شروع به تحمیل کارزار خود کردیم ، آنها شروع به التماس کردند تا فقط با آنها صحبت کنیم. لرا گفت عجله دارد اما می تواند چند دقیقه به آنها بدهد. شکایت کرد که مشکلی وجود دارد و بچه ها به او پیشنهاد دادند که آنها را برطرف کند ، اما برای پولی که وی داشت مجبور بود مشاغل خود را به آنها نشان دهد. با رسیدن به توالت ، آنها شروع به احساس سینه های او کردند ، آنها را به سمت پایین کشیدند ، بگذارید مکش کند و صورت خود را با سرطان به دیواره درآورد ، اریک ابتدا سوراخ خود را کشید. مردان به سرعت شروع به تغییر مکان کردند ، فیلمهای سکسب به لیز خوردن برجستگی ها و خم شدن روی توالت ، ملاتو نقطه محکم او را روی موز ضخیم کشید. هر دو اسپرم را روی صورت چسباندند و به شکل قلب امضایی به جا گذاشتند ، سینه بند را گرفتند و فرار کردند.