به محض این که زن چاق اعتراف کرد که دانه در کجا قرار دارد ، آنها یک درخت دوم را به بازجویی بعدی گره زدند. او نیز فبلم سکسب استراحت کرد و دهقانان مجبور به استفاده از زور شدند. پس از اولین ضربه با تاک ، دوم و سوم به دنبال آن رفتند که به تدریج قدرت آنها افزایش یافته و جای زخم قرمز روی رولها گذاشت. اما دختر سعی کرد تا سکوت کند و تحمل کرد تا جایی که می توانست. این باعث عصبانیت سربازان شد و فرمانده دستور داد دوباره و بار دیگر کتک بزنند تا دیگران در معرض خطر نشوند. وارد خانه شدیم و خدمتکار را در دست گرفتیم ، با چشمانی باریک به مغازه گره زدیم و شروع به شلیک کرد. ضرب و شتم تا زمانی که الاغ کاملاً پاره شود.