این مرد وقتی در آنجا میوه ای را برای خودش انتخاب کرد در سوپر مارکت ملاقات کرد. او بلافاصله زیبایی را به خیابان برد و در آنجا در زمین بازی او موافقت کرد که بچه های خود را به شخص عزیزم نشان دهد. نشستم روی قلاب ، لب ها خروس بزرگ او را گرفتند و بلافاصله با عجله او را انجام دادم تا با او یک حرص و طمع حریص انجام دهم ، و با دستش به تکان خوردن دست انداز کمک کرد. اما لعنتی اینجا خطرناک بود ، کل منطقه اطراف خیلی مشهود بود. بنابراین ، مرد دوست دختر خود را به داخل پله ها آورد و او را با سرطان در طبقه بالا لعنتی کرد و از روی نرده خم شد. یک بار دیگر گونه را به او داد و سبزه پرش روی آلت تناسلی مرد را با پشت خود پرید. دوباره ، روی زانوهاش و بعد از آخرین عضله ، پیک پپر روی فلیم سکسب بچه هایش تمام شد.