روز و دختر و پسرش سخت بود. وقتی آنها یک فنجان چای داغ نوشیدند ، آنها تصمیم گرفتند که با هم استراحت کنند و به جای دسر ، مرد شروع به لیسیدن بچه های کوچک کرد و با دستی که به شورت ها رسیده بود و خود بلوند پاهای خود را به طرفین پهن کرد. زانو زدم ، شلوار را از آن مرد بیرون کشیدم و خوشحال شدم که او قبلاً عضو داشت و لازم نیست خیلی سخت تلاش کند برای از بین بردن. او حتی بیشتر او را با لبهایش بلند کرد. در مقابل یک مرد در معرض سرطان قرار گرفت و او شروع به چسبیدن سوراخ روی آلت تناسلی خود کرد. سپس آن را در کنار خود قرار داد و سکسب خارجی با انگشت وسط خود نقطه را فریب داد. او برخاست و به سختی در پشت خود کاشت کاشت. او نکته ای را برای او ایجاد کرد و او را لعنتی کرد تا اینکه تمام اسپرم ها را در دهانش فرستاد.