با دیدن جلوی یک بلوند زرق و برق دار ، آن مرد برای چند ثانیه بی صدا بود ، چنین زیبایی برای ماساژ به او رسید که بلافاصله شروع به شانه کردن کف دست های خود از افکار به تنهایی کرد که بدن او را لمس می کند. او از او خواست تا آماده شود و در انتظار اینکه او روی شکمش دراز بکشد ، وارد اتاق شد ، ورق های روی پشت را صاف کرد ، روغن را در دستان خود گرفت و بلافاصله شروع به مالیدن آن کرد. دست و خواسته بود که به سوراخ نزدیک شود ، اما او با تمام توان خود را در حد توان صبور بود. تنها هنگامی که او شروع به بالا رفتن از ران های خود کرد ، نتوانست مقاومت کند و نیمه ها را به دست برنامه سکسب خود گرفت. او روی پشت خود چرخید ، تقریباً داخل واژن شد و شروع به لیسیدن آب از دیوارها کرد. فقط سر و صدا هیجان انگیز بود و توانست پاهای خود را گسترش دهد ، یک عضو را به خود بگیرد و شروع به ناله کند. من موضع خود را تغییر دادم ، به چهار ضربه رسیدم ، روی شکمم فرو رفتم و جنگنده ای که کوونی برای او تکرار کرد. او بالای الاغ خود تخته شد ، فشارهایی عمیق ایجاد کرد و مایع منی را روی پشت خود ریخت.