معشوقه با گروه تلگرام سکسب اعتراف ، دهقانان یادداشت را در جیب خود گذاشت. و نفس خود را از دست داد و او را پیدا کرد. بعد از خواندن ، فهمیدم دلیلی برای خیانت در دستانش وجود دارد. به آرامی بغل کرد ، بوسید. او به من کمک کرد که روی میز بنشینم و آن مرد مظنون را با چاقو به صندلی گره بزنم و آن را با اطمینان برطرف کنم. یک یادداشت نشان داد و به توضیحی که عاشق او برای دیدار بود گوش نداد. آلت تناسلی خود را تکان داد ، روی بالش و الاغ نشست و به حوصله سرگرمی حوصله نگاه کرد. هل دادن به سرطان لعنتی و حرکت شوهرش توسط توپها از طریق شلوار او. پس از شیردهی اسپرم صحبت کرد.