این مرد خیلی خوب می دانست که دوستش به او اجازه نمی دهد خودش را برای هر چیزی در جهان لعنتی کند. بنابراین ، وقتی خواستم چای را برای خودم سایتهای سکسب تهیه کنم ، از قبل یک محلول خواب آماده کردم. وقتی سبزه در کنار مبل نشست ، یک دستمال را روی صورت خود گذاشت و دختر خاموش شد ، اما او دست خود را رها کرد و آنها بلافاصله شروع به خنک کردن بدن جوان باریک کردند. نوک سینه هایم را روی بچه های کوچک لیسیدم. بالای صورتش زانو زد. او انتهای خود را بیرون کشید و آنها را به سمت فاحشه خوابیده روی لب ها سوق داد. جوراب شلواری را بین پاهای خود پاره کرد ، بیدمشکش را لیسید و با اطمینان شروع به کرک کردن شمشیر چرمی هیجان زده خود کرد. معده خود را روشن کرد ، از بالای بدن تکیه داد و سریع پمپش را پمپ کرد ، در کاندوم به پایان رسید و در آن لحظه دختر از خواب بیدار شد.