دوست من اهمیتی برای پیاده شدن از او نداد ، او زیبایی و بدون هیچ محدودیتی برای خودش جلوی دوربین قرار داد و آهسته لباسش را بیرون آورد. من شلوارم را از روی شلوارم جدا کردم و به طرف خودم چرخیدم تا از پاهایم پایین بیاورم ، به عقب خم شوید فلیم سکسب و شکل الاستیک من را نشان دهم. او روی لبه مبل نشست و شروع به بازی با جوانان خود کرد ، از شر شورت خلاص شد و کاملاً برهنه ماند ، سطل پلاستیکی را در دست گرفت ، که از قبل آماده کرده بود. من آن را روی یک وزن نگه داشتم و آن را بین پاهای خود قاب کردم و شروع کردم به نوشتن در آن با کلاه میدانی خرد شده ام ، گوش دادن به عنوان قطره ای را در قسمت زیرین ضرب کردم و شروع به پر کردن آن کردم.