آن مرد برای پیاده روی روی پشت بام ها از هیچ کاری بیرون نیامد و از کنار پنجره باز بعدی عبور کرد ، او در آنجا یک خانم معشوقه را دید که لباس را عوض کرد و او توانست به راحتی وضع الاستیک جوان خود را ببیند ، از نگاه آن او بلافاصله عضوی را در شلوار خود متورم کرد و آن مرد بدون اینکه از طریق عکسهای سکسب پنجره سؤال شود تصمیم گرفت که به آپارتمانش برسد. در ابتدا ، این دختر از ظاهر یک مرد جوان خوش تیپ خوشحال شد ، اما هنگامی که او شروع به اهانت کرد ، سعی کرد مقاومت کند. او مجبور بود دستانش را به پشت خود ببندد ، او را جلوی زانوانش بگذارد و او را مجبور کند که از انجام عضلات خودداری کند. او عقب عقب رفت ، شلوار ناخوشایند بین پاهای خود پاره شد ، سعی کرد او را مهار کند ، شلوار خود را درآورد و به لعنتی بی پروا مهبل وی ادامه داد. دوست خود را از بالا به بیرون زد ، مکانهایی را با او رد و بدل کرد و در حالت سوار نشست. سرطان را روی مدفوع بگذارید و او تهاجم مقعد خود را احساس کرد. او را مجبور كرد كه با لعنت كردن به آينه و خاتمه دادن به او ، به بازتابش بنگرد ، او را مجبور كرد كه اسپرم خود را از دست دهد.