معشوقه دهکده عیلم سکسب برده روبرو می شود

Views: 1642
مهماندار که روی نیمکت نشسته بود کسل می شد. او به یک برده زنگ زد و او مطیعاً به زانوهاش نزدیک شد. بلوند پاهایش را در جهات مختلف پهن کرد و آن مرد بلافاصله لبهایش را به کلیتش انداخت و شروع کرد به عیلم سکسب آرامی لیسیدن. او شورت خود را درآورد. انگشتان لیسیدید ، و آن مرد همچنان با زبانش ناله کرد. من دستور دادم روی زمین دراز بکشم. او صورت خود را پیچید و صورتش را نشسته بود ، دقیقاً بر روی زبانش می پوشد. او با پاهای خود بر روی برده مهر زد و دوباره با کلاه خود روی صورتش نشست. او مخصوصاً چند سیلی زده بود تا بتواند بهتر تلاش کند و سر برده را در لبه مبل قرار دهد. او با رول روی صورت نشست و شروع به استمناء کرد ، به اوج لذت جنسی رسید.