بچه ها با دوربین بلافاصله عدسی پاهای دختر زیبا را که از مرکز تناسب اندامشان بیرون آمده بود گرفتند. آنها از او خواستند که متوقف شود و بلافاصله شروع به ملاقات کرد. او گفت که در آنجا به عنوان مدیر و حسابدار پاره وقت کار کرده است. دختر شکایت کرد که خسته شده است و بچه ها به او پیشنهاد کردند که به طرف خلیج برود. متوقف کردن او به صد دلار برای نشان دادن مشاعره به او پیشنهاد کرد و یک دوست بلافاصله شروع به پر کردن ارزش تلگرام سکسب خودش کرد. او بلوز خود را کمی بزرگ کرد ، اما شکایت کرد که در خارج بسیار سرد است. آنها او را به پشت بام آوردند و چند صد مورد دیگر را انداختند ، خواستند بیدمشک را نشان دهند. سپس آنها را به ماشین زنگ زدند ، به کافه رسیدند و بلافاصله عوضی را کشیدند تا خروس را داخل توالت بکشد. من عضو دوم دلپذیری را با اسفنج ها درست کردم ، با سخت پوستان به یک گلوله زدم و اجازه دادم که روی یک گربه روی گربه امتحان کنم. آنها دختر را در الاغ لعنتی کردند و با دستمال پاک کردند.