بعد از زدن ضربه ، چشمانش را به سمت عوضی باز کرد و کمیک سکسب روی صورتش تمام شد

Views: 2751
آن مرد معشوقه مست را در آغوشش نشست ، شلوار خود را بیرون آورد و به بیدمشک نگاه کرد. مشغول به کار و تنظیم برای ادامه ، اما ناگهان جوجه شروع به ریز ریز کردن. وووا خروس متورم خود را بیرون آورد ، دهانش را به سمت نوک پستانش باز کرد و شروع به کاشت کرد و لگن خود را حرکت داد. او آن را به رختخواب برد ، شلوار خود را درآورد و شمشیر چرمی خود را بین رانهای باریک وصل کرد. از جوجه کمیک سکسب تکان دهنده ، سر به پایین ، او را در یک کاسه. ووویچ با در دست داشتن توده ای دست خود را غافلگیر کرد و به چهره خود پایان داد.