دانش آموز مجبور شد فوراً پوست کند و توالت در انتهای راهرو برای شانس او اشغال نشده بود. او به سرعت وارد شد و درها را پشت سر خود بست ، به سرعت سینه بند لباس کوتاه خود را بلند کرد و جوراب شلواری خود را به همراه زیر شلوار خود به زانو پایین آورد. در چنین لباس نظامی ، او مستقیماً در مقابل لنز دوربین مخفی الاغ خود را تا سوراخ توالت نگه داشت ، یک قفسه با سرطان گرفت و تلگرام سکسب بین پاهایش نگاه کرد تا بداند از کجا جت او شروع به کار خواهد کرد. من بلند شدم که لباس بپوشم ، اما تلفن زنگ به او کمک کرد تا چند ثانیه دیگر با الاغ برهنه بماند ، تا اینکه آن را روی شانه خود گذاشت و سریع لباس پوشید.