شوهر به یک برده مطیع تبدیل شد و تمام هجوم بردگان سینمایی سکسب را برآورده کرد

Views: 1748
همسرش را با اظهار بیانیه ای مبنی بر اینکه دیگر به او احتیاج ندارند ، گریخت. همسر می خواست آنجا را ترک کند یا شرط تعیین کند که وی برده شود. چاره‌ای نبود و هوشیار رضایت خود را داد. مرتبه اول یک خوب بود ، و پس از آن همه فروتن رفت. جوجه تصمیم به رفتن به دور کرد و همسایه خود را به خانه دعوت کرد. من او را تخم مرغ لیسیدم و زبان او را به سر گرفتم. او روی صورتش نشسته بود و بی رحمانه مرا نگاه می کرد ، سیلی می زد. عاشق داد تا از پشت وارد سینمایی سکسب شود ، بر شوهرش فاش کند. به طرفین پاهای او کشید و به من دستور داد که پوسته های برف را پوست بریزم.