شخص پس از آسیب دیدگی پا در خانه تحت معالجه قرار گرفت و آنها عکسی از دوست دختر خود را که به وضوح سرگرم و تقلب شده بود برای او فرستادند. تخلف بود ، اما با همین تمایل بسیار زیاد برای آموختن یک درس او وجود داشت. او یکی از دوستان خود را برای بازدید از وی فراخواند ، و او خودش شروع به تهیه سرباره برای دیدار خود کرد و از دوستش دعوت کرد تا کمی بازی کند. دستان خود را به پشت خود گره زد ، پرده ای روی چشم های خود گذاشت و با بوسه زدن بر لب ، دست خود را روی کلاه فویل گرفت. او خواست تا استراحت کند ، پاهای خود را پهن کند و حتی کلیتوریس را بوسید. رفیق بی سر و صدا به اتاق خواب رفت و بچه ها بی کانال تلگرام سکسب سر و صدا مکان ها را عوض کردند. او نوک پستان را بوسید ، سپس روی لب ها و دختر متوجه تغییر آن نشد. من یک کونی درست کردم ، آن را روی زانوهایم گذاشتم و آن را بالای سرم نگه داشتم ، آن را در دهانم لعنتی. من آن را روی پره های شانه انداختم و دوست پسر او دید که چگونه یک عضو خارجی شروع به لعنتی بیدمشک خائن می کند. من باند را از هم جدا کردم و عوضی همه چیز را فهمید ، اما دستان محدود مانع از انجام کاری شدم و آن مرد همچنان به سمت او چنگ زد. در جلوی یک سوار لعنتی افتاد و از روی پیبی ها ورزش کرد.