پیکاپرس روز خوبی را برای حذف انتخاب کرد. علیرغم اینکه هوا ابری و مرطوب بود ، این گزینه برای یافتن یک عوضی بی سرپرست و گرم کردن او با فلفل هایش بود. پس از طی کردن چندین خط ، آنها یک پستانک را در دامن کوتاه پیدا کردند و تصمیم گرفتند سعی کنند آن را در رابطه جنسی پرورش دهند ، اما سوء ظن فول سکسب آن وظیفه آنها را بسیار پیچیده کرد. با مشكل متقاعد شديم كه سوار ماشين شويم و پيشنهاد كسب درآمد كرديم ، به سونا آورديم و بعد از رفتن به اتاق ، فقط به دليل اينكه موافقت كرد كه به آنها نشان دهد مشاغل خود را داد ، به دختر صد دلار پرداخت كرديم. آنها از دید نوک سینه های کوچک بسیار هیجان زده شدند و به هدر دادن پول ادامه دادند و او را وادار کردند که نه تنها کاملاً لباسشو ببندد بلکه همچنین شروع به انجام کارهای عضلانی کند. با ساختن یک دمنده خیالی برای فاکر ، او موافقت کرد که سخت پوستان را در اتاق بخار بخورد و مرد به خوبی بیدمشک خود را از پشت بکشد و با قفسه های چوبی خزید. دوم از تیراندازی خسته شد و دیک خود را در دهان خود گذاشت ، اما به زودی جایی برای گربه پیدا کرد. لعنتی از پشت ، مجبور به پرش روی سر یک سوار ، به طرف داد و بچه ها شروع به جمع شدن با هم کردند.