این دختر برای کمک به محل کار ، بیمارستان را دور زد و در حال حاضر در اتاق اول یک پزشک با موهای بلند از او خواسته بود تا لباس خود را بپوشاند. و هنگامی که بیمار از لباس زیر خود خسته شد ، گفت که بدن زیبایی دارد. من چند اسکوات درست کردم و به ضربان قلب گوش کردم. خواستم شورت را بردارم. او روی سکسب اینستا نیمکت کاشت و عوضی تصور کرد عجیب است که پزشک آنقدر به آرامی او را با دست خود لمس می کند ، اما هیچ اهمیتی به آن نداد. پاهای خود را از هم پهن کرد و پزشک از طریق یک آینه زنان که به داخل کلاه خود وارد شده بود به گربه اش نگاه کرد. شروع کرد که انگشت خود را روی کلیتوریس مالش دهید. یاد گرفتم که دوست من احساسات دلپذیری دارد و تصمیم به افزایش آنها دارم. او یک آینه را بیرون آورد و خودارضایی کرد. سپس او هم پانسمان شد و دختران شروع به لمس مبهم های یکدیگر روی مبل کردند. صعود را در یک موقعیت 69 قرار داد و تا پایان تمام نشد ، جلوی شوخی را گرفت.