منتظر کار مادرم از محل کار بودم و در راهرو گونه کمیک سکسب ای به او دادم

Views: 2562
مادر از کار خسته کمیک سکسب به خانه آمد. او پسری را در راهرو ملاقات کرد و گفت که گمشده است ، او شروع به سوءاستفاده کرد. او از رفتار او غافلگیر شد و وانمود کرد که او نمی فهمید که چه می خواهد. اما خیلی زود او را به طعم و مزه گرفت و مانند آخرین فاحشه خورد. پسر او را چاق کرد و بدون اینکه جوراب شلواری را برداشته ، لعنتی کرد