او به کنار جاده رسید و دامن خود را بالا برد و دختر سکسب به زیبایی بر روی چمن ریخت

Views: 2716
عوضی از یک پل شلوغ عبور کرد و بلافاصله به طرف جاده چرخید. با هر قدم ، او سعی کرد که ران های خود را محکم به هم بکشد ، زیرا می خواست بیش از هر دختر سکسب چیز دیگری در حال حاضر برآمدگی کند و دختر به دنبال مکان مناسب برای آن بود. اما رسیدن به زمین هنوز زمان نخواهد داشت. ایستاده بر روی نقطه ، او را به سمت اتومبیل های عبوری برگرداند ، لباس کوتاه خود را بلند کرد و زانوهای خود را به طرفین دراز کرد ، شروع به آب دادن چمن زیر کف آن از روتختی صاف و روانش کرد ، ضمن اینکه خوشحال شد که امروز بدون شورت راهپیمایی کرد. و نیازی به هدر دادن وقت خود برای پیاده کردن آنها نبود.