زن زیبا از پیاده روی صبحگاهی خود به خانه بازگشت ، با این فکر که همسر بزرگترش قبلاً برای کار ترک کرده بود. او به طور خاص پیاده روی کرد تا او را آزار ندهد. اما در خانه تعجب خیلی مطبوعی نبود. پیرمرد در خانه بود. او فیلم سکسب عربی به جایی نرفت و منتظر بازگشت او بود. او همسر خود را از پشت در آغوش گرفت ، دستانش را زیر پیراهن خود زد و همه اعتراضاتش را نادیده گرفت ، شروع به لگد زدن به بدنش کرد. او را به پله ها فشار داد ، روی زانوها پایین آمد و با اشتیاق شروع به لیسیدن پوبی هایش کرد. سریع مکانها را با او عوض کرد ، جوجه را روی زانوی خود گذاشت و شروع به لعاب کردن او در دهان باز کرد و بلوند را محکم به گردن گرفت. او فقط آرامش یافت و فهمید که تا پایان کار او آرام نخواهد گرفت. او این دختر را با عارضه سرطان بر روی عثمانی قرار داد ، به سرعت عضوی را از پشت به گربه اش تکان داد ، سپس عضو را بیرون آورد و شروع به جمع کردن پشت او کرد.