رئیس محل کار مشغول اسناد بود و وقتی که فرد مقصر گناهکار وارد او شد ، بلافاصله تصمیم گرفت که به او درس بدهد. من عوضی را با سرطان قرار دادم ، شروع به سیلی زدن دستهایش بر روی رولتها کردم و سعی کردم برای بیدمشک دست پیدا کنم و وقتی که شروع به کشش رولها به شدت در جهات مختلف کرد ، دقیقاً بین نیمهها همه چیز را در جهات مختلف طی کرد و سوراخی بود. شکل گرفت. پرده را داف سکسب به پاهای خود بلند کرد ، با دستانش تمام بدنش را پا کرد ، وادار کرد که بلوز خود را باز کند و زبانش را به جوانان خود گرفت. او مرا به سمت مبل سوق داد ، او را نشسته و دامن خود را بالا برد ، سر بند را که از آن فوراً در دهان خود کاشت ، بیرون کشید. او سخت پوستان را خاموش کرد و بلافاصله به صورت عمیق اوستراپونیلا ، و پس از پایان کار ، مجبور به کار شد و با سوراخ خود که خواستار توجه بود و بلوندی که روی زانوی او گرفت ، شروع به لیسیدن او کرد.