من زن سکسب نشستم تا در مسیر نزدیک بزرگراه شلوغ بنویسم

Views: 1452
مسیر کنار یک بزرگراه شلوغ بود و هیچ درخت یا حصار واحدی در اطراف آن نبود. و برای یک دختر جوان که قبلاً شروع به نشت ادرار از بیدمشک کرده بود ، بسیار ناامید کننده بود. و او تازه شروع به بلند کردن دامن ، زن سکسب زانوها را به طرفین پهن کرد و برای شروع نواری از شورت را بیرون کشید تا خیس نشود. من کلیتوریس خود را با پنجه چسباندم و با دست دیگرم در مقابل زمین پشت سرم استراحت کردم و شروع کردم به فشار قوی از سوراخ. او می خواست که جت تا آنجا که ممکن است از جلو پرواز کند و روی پاهایش نرود. آخرین قطره ها را فشردم و مثل هر چیز دیگر ، فراتر رفتم ، و لبخند زدم.