این پزشک نظامی قرار بود برای شام مرخص شود که افسر دختر یک بلوند جوان را برای معاینه آورد و گفت که او بد به نظر می رسد و برای تعیین علت لازم است. پزشک بلافاصله عوضی را مجبور به آستر زدن کرد و او به سرعت روی لباس خود انداخت و شروع به لمس عوضی با دستانش در سراسر بدن وی کرد. از نظر بصری ، مرغ به حالت کاملی بود و برای معاینه دقیق تر ، این مرد او را مجبور به انجام تمرینات برای بارگذاری بدن خود کرد. بعد از چمباتمه زدن ، ورزش ها مطبوعات را روی مبل پمپ کردند. من او را مجبور کردم که روی شکافها بنشیند و با دستانش در همه جا لمس دختر سکسب کند و فوراً فشار را اندازه گرفت. او دوباره آن را روی نیمکت گذاشت و تا آخر آینه ای را در بیدمشک گذاشت. بازرسی را تمام کرد و به نوشتن نتیجه گیری رفت.