با رفتن به توالت ، دختر پشت در را بست ، اما او جرات نکرد که روی صندوق توالت دیگری با الاغ خود بنشیند و ، با بستن از پایین به کمر ، با پاهایش روی توالت بالا رفت ، شروع به فشار آورد. از نوشتن سوراخ خودداری کرد. عوضی شروع به فکر کردن کرد که بیش از حد گرم شده بود ، اما در پایان توانست یک ترفند را از بیدمشک خود بکشد ، دقیقاً او را در مرکز بین پاهای خود فرستاد و لایو سکسب شروع کرد به گوش دادن به صدای زنگ زدن او با صدای بلند و ضرب و شتم آب در توالت. من دلم را به اتمام رساندم ، به پاهایم فراموش نکردم که بعد از خودم شستشو دهم ، سریع لباس خود را شروع کردم ، تا در توالت صف ایجاد نشود.