دختر به قلعه نویی كوچك رسید و آن مرد با میل خود او را غافلگیر كرد. به محض اینکه او را لمس کرد ، از او پرسید که آیا او تا به حال به دوربین نوشته است. و هنگامی که داف سکسب او پاسخ منفی دریافت کرد ، او پیشنهاد کرد که همین حالا این کار را انجام دهد. یک ظرف پلاستیکی به او دادم و جوجه آن را روی زمین جلوی او گذاشت. نشستم و شروع به نوشتن کردم ، سپس شیر آب را پیچیدم و با سوراخ خود با انگشتان بازی کردم. و وقتی در چشمانش دید که می خواهد چیزهای بیشتری را ببیند ، رویکرد دوم را به حوضه داد. او دوباره بر او چنگ زد و حالا مایعات بیشتری نیز به بیرون آورد و فشار را با عضلات شکمش فشار داد. روی مبل نشستم و انگشتم را لیسیدم.