با قدم زدن در شهر ، دختر به طور تصادفی با عیلم سکسب شلوار استرچ می نوشت

Views: 2671
دختر در ایستگاه اتوبوس ایستاد و به این فکر کرد که آیا ارزش ورود به حمل و نقل را عیلم سکسب دارد یا نه. تمایل به پوسته شدن بر همه دیگران غلبه کرد و او ، با چشمان خود در محل ، با اطمینان از راه دور به خاکریز ، جایی که قرار بود توالت باشد ، پیاده شد ، اما با نگاهی به اطراف ، فهمید که تمام جستجوهایش بیهوده است. به طرف حصار رفتم و فهمیدم که تازه وقت ندارم که از شلوارهای زرد رنگ خود را بیرون بیاورم و شروع کردم به نوشتن مستقیم زیر من. از یک طرف ، او شرمنده بود که لباس مرطوب به عمل او خیانت کرده است ، از طرف دیگر خوشحال است که امداد دلخواه رسیده است.